معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی:
گذر از چالش های سیاسی با کمک راه حل های بومی
به گزارش سینا پرس
او سال 1347 در نیشابور متولد شده است. او سال 1366 پس از قبولی در رشته علوم سیاسی، در دانشگاه امام صادق(ع) به تحصیل خود ادامه داده است. او در نهایت موفق به کسب مدرک دکترای خود در رشته علوم سیاسی از این دانشگاه شده است.
محقق معاونت آموزشی و پژوهشی سازمان تبلیغات اسلامی، محقق پژوهشکده مطالعات راهبردی، محقق و معاون پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی( 1381 تا 1385)، مدیر گروه علوم انسانی دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی( 1384)، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی( از سال 1397 تاکنون)، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، پژوهشگر برگزیده سال 1383 وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، پژوهشگر برگزیده پژوهشگاه علوم انسانی در سال 1391 از جمله دستاوردها و سوابق علمی و پژوهشی و اجرایی او طی چندین سال است.
او ضمن مطالعات زیاد در حوزه اندیشه اسلامی، در حوزه های ادبی، داستان و شعر نیز فعالیت داشته است. تدوین پنج کتاب و تالیف 15 مقاله علمی و پژوهشی، اجرای 10 طرح پژوهشی نیز از دیگر دستاوردهای علمی او محسوب می شوند.
چه عاملی باعث شد تا رشته علوم سیاسی را انتخاب کنید؟
من در دوران هنرستان علاقه عجیبی با مسایل سیاسی داشتم. به خاطر می آورم دبیر تاریخم هر روز با خود روزنامه ای به مدرسه می آورد. هنگام مطالعه او، من نیز دو صفحه انتهایی روزنامه که اختصاص به مسایل سیاسی ایران و دنیا را داشت، می خواندم. هرچند من دیپلم رشته کشاورزی را از هنرستان اخذ کردم و در دانشگاه در رشته مهندسی کشاورزی قبول شدم اما سال 1366 به علت علاقه زیادی که به رشته علوم سیاسی داشتم، پس از پذیرش در دانشگاه امام صادق(ع) در این رشته ادامه تحصیل دادم.
هیچ وقت از اینکه چنین رشته ای را انتخاب کرده اید، پشیمان نشده اید؟
هیچ وقت از انتخاب این رشته پشیمان نشده ام. حتی اگر زمان به عقب برگردد و من فرصت دوباره ای برای انتخاب رشته داشته باشم، باز هم این رشته را انتخاب خواهم کرد.
در حال حاضر رشته علوم سیاسی از چه اهمیتی برخوردار است؟ آیا اساسا به اهمیت این رشته در ایران پی برده ایم؟ اکنون جایگاه ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
علوم سیاسی، یکی از رشته های است که اکنون در ایران به دلایل درونی و عوامل بیرونی و فضای سیاسی کشورمان نتوانسته است جایگاه خودش را کسب کند. اولین عامل مربوط به متخصصان و افرادی است که با علاقه به این عرصه وارد نشده اند. فردی که علم سیاست می خواند باید تلاطم ها، زیر و بم ها و واقعیت های این حوزه را بپذیرد یعنی دریابد موضوع کار، درس و رشته اش چیست. رشته علوم سیاسی، مانند رشته های پزشکی و فنی و مهندسی نیست که متخصصان آن با محیط آزمایشگاه و ابزار سر و کار داشته باشند. محیط سیاست، بی کنترل ترین و مهارناپذیرترین عرصه مطالعاتی است. فردی متخصص علم سیاست است باید این آمادگی را داشته باشد که وقتی وارد دنیای پیچیده سیاست می شود، تمام واقعیت های دنیای سیاست را بشناسد؛ در دنیای سیاست تمام اندیشه ها، فکرها، خودخواهی ها، کینه ها و ... در عرصه قدرت، ظهور می یابند و چالش ها، خشونت ها، نزاع ها و فریب ها را ایجاد می کنند.
علم سیاست، علمی بسیار منزه نیست. متخصصان این علم برخلاف علومی مانند ادبیات، فلسفه، الهیات و حتی زیست شناسی و .. با واقعیتی ثابت سرو کار ندارند. به عنوان مثال در علم زیست شناسی، جوش آمدن آب در صد درجه سانتی گراد، واقعیتی محض است، از درون آن، دروغ پدید نمی آید. نخستین گذاره علم سیاست، قدرت است. قدرتی که بخشی از آن توسط دروغ، جاه طلبی، نادانی، ناگریزی و .... ایجاد می شود.
فردی که وارد علم سیاست می شود باید نسبت به این علم آگاهی داشته باشد. دومین عامل آن مربوط به عوامل بیرونی است. افرادی که قصد دارند به آرمان های علم سیاست وفادار بمانند، کار بسیار سختی در پیش رو دارند. علم سیاست، رشته ای منحصر به فرد در علوم انسانی و اجتماعی است که یک فلسفه، اصول و ارزش هایی مانند عدالت، آزادی، حقوق شهروندی، حقوق بشر، کرامت و اخلاقی را در دل خود نهان دارد.
هرچند ممکن است علم سیاست با خود پول، ثروت و قدرت فراوانی به ارمغان بیاورد اما اگر از فضیلت ها، اندیشه ها و آرمان های سیاسی خود فاصله بگیرد، تبدیل به ابزاری می شود که قادر به مهار آن نخواهیم بود. ابزاری که در خدمت قدرتمندان قرار می گیرد.
علم سیاست مانند شمشیر دو لبه ای می ماند که مشاوره اشتباه متخصصان این حوزه می تواند، به ضرر مملکت تمام شود و نفع آن تنها به یک عده ای از قدرتمندان برسد بنابراین در فضای دو سر طیف عجیب و غریب و مه آلود سیاست باید با احتیاط عمل کنیم. همواره اندیشه فلسفه و اندیشه سیاسی در کنار هم آمده اند و ادامه داشته اند زیرا علم سیاست به استخدام علم قدرت در نیاید و اصالت و استقلال خود را حفظ کند.
در حال حاضر مهمترین چالش ها، نقاط ضعف و قدرت این علم در ایران کدامند؟
من تصور می کنم ما باید به متون ایرانی خودمان بیشتر توجه کنیم. آورده و نتیجه این مساله برای دانش آموختگان رشته علوم سیاسی واقف شدن آنها با حقوق انسانی، آزادی، عدالت، اخلاق و .... است که اکنون منابع آن در فرهنگ ما وجود دارد. متاسفانه اکنون در رشته علوم سیاسی منابع فکری، نظری مانند عرفان، ادبیات، اشعار شعرای بزرگ و نامی مانند سعدی و حافظ، داستان ها، حکایات و قصه های فارسی گنجانده نشده اند. مثلا تاریخ بیهقی، در عین رئالیست بودن بسیار فلسفی است. متون آن سرشار از آرمان ها و فضیلت های انسانی است.
متون آن بسیاری از واقعیت ها و عینیات سیاست را بازگو کرده است که فرد را از آسمان به زمین و در عین حال به آسمان مقید می کند. اگر این مباحث به صورت اصولی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سرفصل شود و این متون در اختیار دانشجویان قرار بگیرد، آنها می توانند با چنین ظرفیت هایی با اندیشه های سیاسی که پشتوانه علم سیاست است آشنا شوند. متاسفانه این مساله اکنون در نظام عالی کشورمان مغفول مانده است. چنین ظرفیت بین رشته ای باید در جامعه رخ دهد یعنی ادبیات، عرفان و تاریخ باید به علم سیاست خدمات بدهند.
از سوی دیگر علم سیاست و مجموعه علم سیاست باید از توانمندی های حوزه تاریخ، فرهنگ و ادبیات بهره بگیرند تا بتوانند خودشان را با مشکل واقعی تطبیق بدهند و دریابند که سیاست ایرانی چه مولفه هایی دارد و چگونه باید این سیاست ها را کارآمدتر کنند. بنابراین صرفا با آموزش های رسمی و نظری اروپایی نمی توان پیش رفت.
این آموزش ها لازم و پایه کار هستند اما باید به منابع خودمان نیز اشراف داشته باشیم تا بتوانیم راه حل های ایرانی ارایه دهیم. علم سیاست باید در روابط و مناسبات قدرت، برنامه ریزی و سیاست گذاری خودش را نشان دهد. این راه حل ها باید بومی تر باشند.
در پایان پیام تان به دانشجویانی که دوست دارند راه شما را ادامه بدهند، چیست؟
هرچند مهمترین عنصر در انتخاب رشته در شرایط کنونی جامعه، بازار کار و درآمدزایی است اما پیشنهاد می کنم دانشجویان و نسل جوان مملکت مان هنگام انتخاب رشته، از تجربه افرادی که سرمایه و عمر زندگانی شان را در این راه صرف کرده اند، بیشتر استفاده کنند. کلید واژه های تجربه این افراد می تواند برای آنها کارساز و مفید باشد. به تصور من، انجام هر کار انسانی و اجتماعی، انضمامی است و تنها یک نکته را نمی توان در آن لحاظ کرد.
در حال حاضر عوامل و متغیرهای مختلفی در این مساله دخیل هستند که دانشجویان باید آن را لحاظ کند. مثلا من هنگام انتخاب رشته ام سعی کرده ام، رشته ای را انتخاب کنم که آگاهی و معرفت به من اعطا کند از اینرو برمبنای علاقه ذاتی برای یافتن مجهولات ذهنی ام و ارضاء روح و روانم این رشته را انتخاب کرده ام.
آگاهی و کسب علم همواره برای من بیش از هر چیز دیگری مقدم بوده است. شاید گاهی در برخی از سنجش ها و ارزیابی ها اشتباه می کنیم که دچار عقب افتادگی ما در زندگی می شود و حتی برخی از فرصت های زندگی مان را از دست می دهیم اما این تجربه ها در کنار سایر تجربه های دیگر، موفقیتی ارزشمند محسوب می شود. موفقیتی که توانسته ایم به وسیله آن تجربه کسب کنیم.
نظر شما :