در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی
نشست بررسی الزامات و اقتضائات سیاستگذاری اجتماعی پس از کرونا برگزار شد
دومین نشست از سلسله نشست های تخصصی پساکرونا
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه، دومین نشست تخصصی «بررسی الزامات و اقتضائات سیاستگذاری اجتماعی پس از کرونا» در ساعت 10 روز چهارشنبه مورخ 8 بهمن ماه 1399 توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی برگزار شد.
این نشست با حضور دکتر گودرزی (مدیر نشست)، دکتر روزبه کردونی (رئیس محترم مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی)، دکتر سیامک زند رضوی (استادیار بازنشسته گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان)، دکتر حمیده دباغ (استادیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی) و دکتر مهشید منزوی در محل پژوهشگاه برگزار شد.
در ابتدای نشست دکتر گودرزی در رابطه با الزام برگزاری نشست های تخصصی با موضوع پس از کرونا و همچنین اهمیت این موضوع که چه پیامدهایی بر شئون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه گذاشته است و چگونه باید این پیامدها را بشناسیم و در سیاستگذاریهای اجتماعی بتوانیم سیاست درست و مناسبی را در رابطه با ترمیم آسیبها به کار ببریم، توضیحاتی را ارائه کردند.
در ادامه به این نکته اشاره کرد که بحران کرونا به همان میزان که جوامع و دولت ها را تهدید می کند ، فرصت هایی نیز برای نظام حکمرانی برای رویارویی با وضع پرمخاطره و حمایت از اقشار آسیب پذیر و گروه های هدف (زنان،کودکان و...) نیز به وجود می آورد. بر اساس تحقیقات اجتماعی و آمارهای رسمی و غیر رسمی در جامعه ایران با پدیدههایی قبل از شیوع کرونا در حوزه اقشار آسیب پذیر و کودکان مواجه بوده ایم که این پدیدهها بعد از شیوع کرونا تشدید شده اند. بر اساس تحقیقات اجتماعی و آمارهای رسمی و غیر رسمی در جامعه ایران با پدیدههایی قبل از شیوع کرونا در حوزه اقشار آسیب پذیر و کودکان مواجه بوده ایم که این پدیدهها بعد از شیوع کرونا تشدید شده اند.
گفتنی است در این شست مباحث حول محورهای آسیب های عادی انگاری بحران کرونا نقش و جایگاه زنان در خانواده و جامعه در دوره کرونا، تأثیرات بحران کرونا بر مسأله فقر و اقشار آسیب پذیر و مسائل اجتماعی کودکان در شرایط کرونا مطرح شد که در ادامه به گزارش مختصری از مطالب ارائه شده توسط اساتید حاضر در جلسه اشاره می شود.
خطر عادی انگاری بحران کرونا و پیامدهای آن
دکتر کردونی اظهار داشتند که در مواجهه با مسائل اجتماعی یک خطر بزرگ عادیانگاری مسائل اجتماعی و آسیبهای اجتماعی است. مثلاً اینکه میگویند در بحث اعتیاد نباید پدیده اعتیاد در جامعه عادیانگاری شود و نسبت به اعتیاد و معتاد حساسیت مان از بین برود. در رابطه با کرونا هم همینطور است .یعنی عادیانگاری تبعات اجتماعی ـ اقتصادی کرونا خطر بزرگی است. اینکه برایمان عادی شود که روزی هشتاد تا دویست نفر از هموطنانمان از دنیا میروند، یعنی ما به سمتی میرویم که انسانها به عدد تبدیل میشوند، عادی میشود و ما خوشحالیم از اینکه پانصد نفر به هشتاد نفر کاهش پیدا کرده، عادی میشود که میلیونها نفر از تحصیل بازماندهاند و ....
در مورد راهکار جلوگیری از آسیب ها و خطرات اجتماعی عادی انگاری بحران کرونا در جامعه دکتر دباغی گفتند که یکی از مهمترین ویژگی هایی بحران بیماری کروناش ناشناختگی و عدم فهم ماست که نسبت به آن همچنان باقی مانده است. بعد از بیش از یک سال (کل دنیا) هنوز نتوانستهاند به تعینگری نسبت به کرونا برسند. پروتکلها در حوزه بهداشت رعایت میشود، این پروتکلها تجربی است و نسبت به هر بیماری تغییر میکند. تأکید دکتر دباغی روی بحث مراقبتگری مداومی است که نیاز هست در حوزه کنترل این بحران داشته باشیم. به این معنی که بعد از بیش از یک سال همچنان باید پروتکلهای متعددی را اجرا کنیم و متأسفانه با اینکه هنوز بر کنترل آن غلبه پیدا نکردهایم، به نوعی این بحران کرونا عادیانگاری شده است.
نقش و جایگاه اجتماعی زنان در اجتناب از عادی انگاری بحران کرونا و پیامدهای آن
از نظر دکتر دباغی مسأله محوری در حوزه مدیریت بحران کرونا و اجتناب از عادی انگاری آن در جامعه نقش اجتماعی زنان بعنوان همسر و مادر در خانواده است. ما به این قشر توجه نمیکنیم. همچنین اذعان داشتند که باید به نقش مراقبتگری که زنان در خانواده دارند، توجه شود. این نقش را فقط در این بحران کرونا ندارند، این نقش از بدو تولد زنان به آنها منتسب شده و بر آنها دیده شده که این کار را انجام دهند، چه مراقبتگری از سالمندان چه بیماران خانواده و چه فرزندانشان. این مراقبتگریها ملزوماتی دارد. یکی از این ملزومات این است که به خطرات حساس شوند و چطور با خطرات مواجه شوند.
وی در ادامه گفت که در ماههای اولیه که بحث کرونا مطرح شد، بسیاری از زنانی که تا به حال من با آنها مصاحبه کردهام، روابط زناشویی را محدود کرده بودند و هراس این را داشتند که همسری که خارج از خانه کار میکند ،مبادا بیماری را به آنها انتقال دهد. جالب است بیماری که توانسته پیوندها و مراودات اجتماعی را تحت کنترل خودش در بیاورد، بیماری که در حوزه خصوصی هم وارد شده است، چطور میتوانیم از بالا کسانی که متولی این امر در خانواده هستند را بشناسیم از بالا در اتاقهای بسته بنشینیم، سیاستگذاری کنیم و معتقد باشیم که مردم باید به حرف ما گوش بدهند. مردم تا سود و بهرهای را که خودشان میبرند را به عینه نبینند هرگز به سیاست اعمال شده از طرف ما تن نمیدهند. اگر ما توجیهی را میخواهیم برای مردم داشته باشیم که سیاستهای مراقبتی تداوم داشته باشد اینها باید براساس شناخت گروه هدف (زنان)باشد.
بنابراین به نقش غیررسمی زنان در خانواده توجهی نمیشود. زنان هستند که پروتکلهای شخصی را در خانه ایجاد کرده و بر مبنای آن عمل میکنند. متأسفانه علیرغم اینکه بیش از یک سال از شروع بحران کرونا گذشته و علیرغم اینکه جلسات متعددی روی بحث سیاستگذاریها گذاشته میشود و اینکه چه باید کرد، اما کسی به این توجه نمیکند که ما این سیاستگذاری را برای چه حوزه، قشر و گروهی باید انجام دهیم. شما نمیتوانید سیاستی را از بالا اتخاذ بفرمایید بر روی گروهی که هنوز شناختی از آن ندارید و نمیدانید دلیل آن گروه برای عادیسازی این بحران چیست و اگر بخواهیم خانوادهها حساس به بحث اجرای پروتکلهای بحران کرونا بشوند حتماً باید به نقش محوری زنان در خانواده و جامعه توجه کنیم.
بنابراین اگر فرهنگسازی بخواهد انجام شود حتماً باید از طریق زنان یک خانواده باشد. من فکر میکنم اینکه سیاستها را بدون توجه به جنسیت در نظر بگیریم این به معنای نابرابری جنسیتی نیست من معتقد به عدالت جنسیتی هستم. یعنی به تناسب ویژگیهایی که نقشهای زنان و مردان دارد باید سیاستهایی برایشان اعمال شود .
بحران کرونا و تشدید فقر
از نظر دکتر کردونی ما در پدیده کرونا باید خودمان را آماده مواجهه با تأثیرات گسترده رفاهی ـ اجتماعی کنیم. کرونا هم بر فقر تأثیرگذار بوده و هم فقر بر کرونا تأثیرگذار بوده است، به این معنا که کرونا باعث افزایش فقرا در جهان شده است، برآوردها به افزایشی بین 500 میلیون نفر تا یک میلیارد نفر در دنیا اشاره دارد و معنای این حرف آن است که مانند همه اپیدمیهای دیگری که رخ داده، فقرا اصلیترین قربانیان این بیماری همه گیر بوده اند. از طرف دیگر فقر هم بر کرونا تأثیرگذار بوده، یعنی در مناطقی که فقرا بیشتر تمرکز داشتهاند کرونا بیشتر تأثیرگذار بوده است.
این تأثیر متقابل کرونا و فقر نیازمند شناخت دقیق منطقهای است به این معنا که باید بدانیم در جامعه خودمان کرونا چه تأثیری بر وضعیت فقر، رفاه و شاخصهای مختلف اجتماعی نسبت به قبل از شیوع کرونا داشته است. کرونا بر اقشار آسیبپذیر آسیب بیشتری را وارد کرده است. آن چیزی که رسماً اعلام شده این است که ما تمام تلاشهایی که در طول 30 سال اخیر در دنیا برای مقابله با فقر انجام شده برگشت30 سالهای به عقب خواهیم داشت، یعنی در این 30 سال هرآنچه انجام دادیم به نقطه صفر بر میگردیم. این اتفاق مهمی است از طرف دیگر هم ناعدالتیها تشدید شده است، یعنی ثروتمندان، ثروتمندتر شده و فقرا فقیرتر شدهاند.
بحران کرونا و مسائل کودکان(لزوم عبور از چالش ها به فرصت ها)
مسأله بعد که می توان به آن اشاره داشت بحث کودکان و شرایط شان در دوره کرونا پسا کرونا است. دکتر زند رضوی اعتقاد دارند که در دوره کرونا که پایانی را برایش فرض نمیتوانیم بکنیم ، بیشترین کسانی که آسیب دیدهاند، افراد زیر 18 سال هستند. افراد زیر 18 سال در کشور ما 24 میلیون نفر هستند. طبیعتاً آسیبدیدهترین افراد زیر 18 سال در طبقات پایین و متوسط جامعه ایرانی هستند. هرچند در طبقات بالا هم افراد زیر 18 سال آسیبهای جدی دیدهاند. از طرف دیگر سازمان ملل امسال را (سال 2021) سال پایان سوءاستفاده از نیروی کار کودکان قرار داده و از همه ازجمله کشور ما خواسته که در یک برنامه مدون و پیگیر در طی پنج سال این سوءاستفاده از کار کودکان را ریشهکن کنند. بنابراین همزمان که کرونا اوضاع را وخیمتر کرده است، این امیدواری هم هست که چگونه میتوان از این وضعیت به نفع کودکان بیشترین استفاده کرد.
دکتر زند رضوی گفتند که ما باید مفهوم «کودکان در شرایط دشوار» را به رسمیت بشناسیم این مفهوم در ادبیات کشور ما به رسمیت شناخته نشده است. اینها چه کسانی هستد. کودکانی هستند که حق بقا، رشد، امنیت، مشارکت آنها به درجات گوناگون در زیست روزانه آنها معلق میشود. در مورد وضعیت آماری کودکان بازمانده از تحصیل؛ آمار رسمی آموزش و پرورش میگوید: سه و نیم میلیون نفر خارج از شاد هستند،یک و دو دهم میلیون اساساً برای مدارس ثبتنام نکردهاند، حدود پانصد یا ششصد کودک افغانستانی لازمالتعلیم هستند که بازمانده از تحصیل هستند اینها در حقیقت آشفتهاند و در صف تبدیل شدن به کودک کار هستند.
بنابراین مطالعات اذعان دارد که بعد از شیوع کرونا با افزایش کار کودک مواجه شده ایم. به دلیل تشدید فقری که بر خانوارها وجود دارد و به دلیل تشدید بازماندگی از تحصیلی که کودکان دچار آن میشوند.
کودکان کار باید به سرعت مورد حمایت قرار بگیرند. حال چطور و چگونه؟ در استانهای مختلف دفاتر اجتماعی ناظر وضعیت کودکان استان شان هستند. راهکار این است که تمام دستگاههای اجرایی که درگیر کار کودکان هستند را بخواهید تا همافزا کار کنند در کنار سازمانهای مردمنهادی که از قبل هم در این زمینه فعال بودهاند.
در پایان مباحث مطرح شده دکتر گودرزی بیان کردند که کرونا پیامدهای متفاوتی بر شئون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ما به جا گذاشته که اگر به درستی شناسایی نشود، پیامدها مشخص نشود، ما نسخه یکسان نمی توانیم بپیچیم. نسخهها باید منطقهای و محلی باشد.در رابطه با عادیانگاری مسئله کرونا که بحرانی بوده به عنوان بحران طبیعی بشرساز بوده که ویژگیهای متفاوتی دارد.اینجا بحث مراقبتگری مداوم را مطرح می شود که از این طریق بحران را کنترل کنیم و چون دائم در حال نوشتن پروتکلهای متعدد هستیم، اگر به این قسمتها توجه نشود، سیاستگذاریها مسلماً هم تصمیمگیری، هم تصمیمسازی با مشکل مواجه خواهد شد. در اجرای پروتکلها نکته ای که خیلی مهم است خیلی مهم است بحث نقش زنان و مراقبتگری بود که نیاز هست در سیاستگذاری ها یکسری ملزومات در نظر گرفته شود. اینکه زنان حساس باشند به عنوان مدیر داخلی، خانواده را از بعد روانی و بهداشتی و از همه ابعاد مدیریت کنند، اگر اینها به خطر حساس شوند خیلی کارها انجام میشود و دقتها بیشتر میشود.
بنابراین سیاستگذاری اجتماعی دوره کرونا و پساکرونا را بر اساس شناسایی این خلاءها می توان به نحو شایسته عملیاتی کرد.
گفتنی است بر اساس مباحث مطرح شده در این نشست می توان راهکارهای مدیریتی زیر را ارائه داد:
- لزوم توجه به هم افزایی فرصت ها و امکانات دستگاههای اجرایی در کنار سازمانهای مردمنهاد در برنامه ریزها و سیاستگذاری های حوزه کودکان کار و اقشار آسیب پذیر
- لزوم ارائه تصویرسازی دقیق از شرایط و مسائل گروه های هدف(اقشار آسیب پذیر) از ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی قبل از هر گونه سیاستگذاری در زمینه مدیریت بحران کرونا.
- در مورد سیاستگذاری اجتماعی برای برونرفت از مسائل کودکان کار می بایست یک تمامشماری با مشارکت وزارت کشور، رفاه، آموزش و پرورش و با محوریت مرکز آمار ایران انجام شود .
- در زمینه مدیریت بحران کرونا باید سیاستگذاری های پیش از کرونا، حین کرونا و پس از بحران را در یک زمان انجام بدهیم.
- با توجه به اینکه کرونا تأثیری که میگذارد، تأثیر جهانی، ملی و منطقهای است، بنابراین ما هم باید بتوانیم در تدوین سیاست های مدیریتی مابهازای آن برنامه ریزی منطقهای، ملی و جهانی داشته باشیم.
- برای اتخاذ سیاستگذاریهای کارآمد در زمینه مدیریت بحران کرونا و پیامدهای آن شناخت خودمان را از تأثیرات اجتماعی و اقتصادی محلی کرونا افزایش دهیم.
- برای اتخاذ سیاستگذاریهای کارآمد در زمینه مدیریت بحران کرونا و پیامدهای آن تجارب کشورهای مشابه خودمان را بررسی کنیم چون تأثیرات کرونا تقریباً یکسان است
- برای اتخاذ سیاستگذاریهای کارآمد در زمینه مدیریت بحران کرونا و پیامدهای آن باید از عادیانگاری دوری نمود و آن را در سیاستگذاری مدنظر قرار داد.
- برای اتخاذ سیاستگذاریهای کارآمد در زمینه مدیریت بحران کرونا و پیامدهای آن می بایست به نقش محوری زنان در خانواده و جامعه در زمان کرونا و پس از کرونا توجه شود.
نظر شما :