رابطه تنگا تنگ فقر با تولید ، دکتر محمد رضا واعظ مهدوی در نشست سوم تولید و فقر مطرح کرد
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه، دکتر واعظ مهدوی نخست به شرایط اوایل انقلاب پرداخت که با وجود رهبری امام(ره) و وجود سرمایه اجتماعی فراوان انقلاب تحول مناسبی در ساختار اقتصاد ایران شکل گرفت که ولی نتایج اقتصادی آن ایجاد خاصل نشد. علت این امر را در دو محور می توان خلاصه نمود. اول دوری و کنار گذاشتن ارزشها و آرمانهای اصیل انقلاب در حوزه های اقتصادی، و اجتماعی و سیاسی مانند عدالت، برابری، ایثار، مشارکت حمایت از مستضعفان، جمهوریت بود و به عبارتی دیگر دوری از اندیشه مکتبی در برنامهریزیها و جهت گیریهاست. باید توجه داشت امام(ره) با وجود تاثیر فراوان در عمل زبان گویای مردمان و تحول ایجاد شده در جامعه بودند. در این فضای انقلابی تولید، استقلال و خودکفایی مسائلی بدیهی و مورد مطالبه همه مردم بود و عمل نمودن بر خلاف آنها ضد ارزش بود. در حالی که هم اکنون مفاهیم قلب شده و ارزشهای سرمایه داری غالب شده است و در این فضا سوداگری ارزش و تولید ضدارزش شدهاست.
پس از کنارگذاری مفاهیم ارزشی مانند تولید لوازم سرمایه داری از جمله انحصارطلبی، تفاخر، سوداگری، مافایی عمل نمودن، اصل قرار دادن منافع تجاری و مانند آن نیز به میان آمدند. مانند دارو واردات مواد اولیه از انحصار دولت خارج شد فضایی شکل گرفت که ساختاری فاسد و مافیایی را مبتنی بر سرمایهداری غالب شد.
نتیجه آن نمایش دادن آن و مصرف تظاهری است با شکل گیری این این فضا محرومیت زدایی نیز به کنار گذاشته شد.
اقتصاد سرمایه داری مبتنی بر عملکرد آزدانه سه ضلع است. عملیات بانکی و مالی، مستغلات و واردات بن مایه های سرمایه داری هستند که در ابتدای انقلاب محدود شده بودند ولی به مرور سرمایهداری و آزادسازی ها رونق یافت و تولید کم فایده و هزینه فرضت رانتجویی و دلالی کم شد.
در این مسیر نظام مالیاتی باید مالیات فعالیتهای مولد را رونق و مانع فعالیتهای نامولد شوند. سودهای بانکی فراوان توزیع شده (800 همت در سال)، بازنشستگیهای پیش از موعد، افزایش بیکاران دارای درآمد غیرجویای کار به 24 درصد، نشان میدهد در مهار این درآمدها و کار فرهنگی در این زمینه موفق نبودهایم.
فرهنگ کار مورد تاکید اسلام که کارکردهای یازده گانه به غیر از درآمد را دارد که شامل احساس مفید بودن و منزلت اجتماعی و مانند آن است از بین رفته است.
فقر نیز رابطه تنگاتنگی با تولید دارد. در مبارزه با فقر حمایتهای اجتماعی تنها از افراد ناتوان انجام میشود. ولی نگاه امروز دولت و شرکتهای دولتی که وظیفه تولید خدمات عمومی دارند از محل فعالیتهای خود کار انتفاعی میکنند.
دولت باید با توجه به واقعیتهای اقتصادی زمینه تولید را هم برای مقابله با تورم و هم برای مقابله با فقر فراهم آورد. یکی از مهمترین راه حلها تحدید واردات و ترویج تولید داخل است.
فقر شر لازم نظام سرمایه داری ( دکتر مرتضوی کاخکی)
فقر نه تنها در نظام سرمایه داری از بین نمیرود، بلکه شر لازمی است که این نظام که برای بقای خود در داخل و در سطح بین الملل به آن نیازمند است. طبقه سرمایه دار برای به کارگیری نیروی کار نیازمند طبقه متوسط بزرگی است که مازادی را برای تولید تولید کنند و این طبقه بیش از آن که امیدی به صعود به طبقه بالا داشته باشند با ترس از فروغلتیدن در دام فقر به ترتیبات سرمایه داری گردن مینهند. در بعد بین المللی نیز باید کشورهای فقیری باشند که منابع اولیه و نیروی کار ارزان را برای رشد بی وقفه سرمایهداری بین الملل تامین نمایند.
غلبه این ارزشها در جمهوری اسلامی نیز همانگونه که بیان شد موجب شد است تا فقر ایجاد شده و تولید نیز در پای واردات و کارهای سوداگرانه ذبح شود. واقعیتها نشان میدهد که مالیاتهای تنظیمی در ایران فاقد کارایی بوده اند. معافیت سپردههای بانکی از مالیات، عدم اجرای مالیات بر واحدهای مسکونی خالی و مالیات بر مستغلات نشان از نبود توان یا اراده برای تنظیم فعالیتهای سوداگرایانه است. لذا در این شرایط استفاده از دستورالعمل های صریح که در آن بازتوزیع منافع میان بازیگران به نفع تودههای مردم رخ دهد ضروری است.
در این شرایط ایده های بدیعی مانند مولدسازی دارایی های دولت به نفع مردم نیز دچار انحراف معنایی و کارکردی می شوند. و همین امر به تقویت ارزشهای سرمایه سالارانه و ایجاد یک الیگارشی مرتزق از رانت اموال دولت کمک می نماید. نظام بانکی نیز در این مسیر به جای حمایت از تولید و رفع فقر با توسعه فعالیتهای اقماری در شرکتهای وابسته بیشتر پول تازه ایجاد شده در این سونامی نقدینگی را در شبکه متصل به خود تزریق می نماید و این شرکتها نیز با تشدید فعالیتهای سوداگرایانه دوری از تولید را به جای حمایت از آن تشویق می نمایند.
نظر شما :